آتش دل
در دل آتش غم رخت ، تا كه خانه كرد
ديده سيل خون به دامنم بس روانه كرد
آفتاب عمر من فرو رفت
و ماهم از افق چرا سر برون نكرد
هيچ صبحدم نشد فلك
چون شفق ز خون دل مرا لاله گون نكرد
ز روي مهت جانا پرده برگشا
در آسمان مه را منفعل نما
به ماه رويت سوگند
كه دل به مهرت پابند
به طره ات جان پيوند
بيا نگارا جمال خود بنما
ز رنگ و بويت خجل نما گل را
رو در طرف چمن ، بين بنشسته چو من
دل خون بس ز غم ، ياري غنچه دهن
گل درخشنده ، چهره تابنده
غنچه در خنده ، بلبل نعره زنان
هركه جوينده ، باشد يابنده
دل دارد زنده ، بس كن آه و فغان
ز جور مهرويان شكوه گر سازي
به ششدر محنت مهره اندازي
همچون سالك دست خود بازي
شعر از سالک
تصنيف آتش دل به آهنگسازي زنده ياد عبدالحسين برازنده و شعر استاد حسين صدر سالك در مايه ابوعطا بارها توسط اساتيد مختلف موسيقي اجرا شده است.آنچه در اين مجال براي شما همدلان تدارك ديده ام اجراي خصوصي تصنيف با هنرنمايي فوق العاده عليرضا افتخاري و مرحوم حبيب الله بديعي است كه حتما از آن لذت خواهيد برد.
+ نوشته شده در پنجشنبه یازدهم خرداد ۱۳۸۵ ساعت 14:15 توسط حمید
|