آفتاب فروزنده
الا ای فروزنده دل آفتاب به جسم شهیدان سبکتر بتاب
شهیدان قربانگه راستین فشانده به حق بر دو کون آستین
جگر گوشه گان پیمبر همه گل باغ زهرای اطهر همه
عزیزان درگاه عزت نشان فتاده به چنگال آدم کشان
جگرگوشه های رسول خدا زده تشنه در موج خون دست و پا
ز خون شهیدان زمین سرخ پوش ز آه یتیمان فلک در خروش
از این سرزمین تا به روز شمار نروید مگر لاله داغدار
تنوری است از کینه افروخته سر و دست پاکان در او سوخته
بر این شعله ور آتش خانه سوز مزن دامن ای مهر گیتی فروز
تو افزون مکن تاب این گرمگاه به نرمی بیفزا ، ز گرمی بکاه
زتو رحمت و مهربانی سزاست تو را مهر خوانند ، مهرت کجاست؟
(شعر از:استاد جلال الدین همایی)
استاد همايي متولد 13 دي ماه 1287 هجري شمسي دراصفهان است. از چهار، پنج سالگي نزد پدر كه مردي اهل فضل و ادب و شعر بود و همچنين در دامان مادر، آموختن را آغاز كرد. درسهايي كه رسم آن روزگار بود، قرآن، گلستان سعدي، غزليات حافظ و...
سالهاي سخت دانش آموزي و طلبگي سرانجام از جلال الدين استادي بزرگ ساخت تا آبروي خاندان همايي باشد. دلمشغولي بزرگ استاد، تحقيق و تدريس بود. در سال 1345 هجري شمسي بعد از پايان طرح تمام وقت دانشگاه كه به كار تحقيق و مطالعه اش لطمه مي زد به خواست خود باز نشسته شد.
استاد درطول عمر پر بركت خود دو بار به خارج از ايران سفر كرد.سفري به بيروت و سفري به پاكستان و هر دو سفر براي تأسيس كرسي ادبيات فارسي در خارج از ايران بود. سرانجام استاد جلال الدين همايي پس از عمري تلاش در راه ادب آموزي و آموزاندن آن به ديگران در شب شنبه بيست و هشتم تيرماه 1359 هجري شمسي زندگي را به اهالي دنيا سپرد. با اين همه نبايد فراموش كرد كه بزرگاني چون استاد همايي زنده اند تا كلمه زنده است.
از آثار استاد است: فنون بلاغت و صناعات ادبي در 2 جلد، غزالي نامه، ديوان اشعار، تاريخ ادبيات ايران، تاريخ اصفهان، مولوي چه مي گويد در 2 جلد و...
دوستان عزیز باز هم به مناسبت این ایام قطعه آوازی در دستگاه نوا حاصل همکاری هنرمندان خوب کشورمان علیرضا افتخاری و بهزاد فروهری(نوازنده نی) را برایتان آماده کردهام.(این قطعه را سالیان گذشته از وبلاگ نغمه گر عشق(www.nge.persianblog.com) دریافت کرده بودم که به دلیل شعر و اجرای زیبایش که مناسب این ایام است لازم دانستم در این نوبت نیز به آن پرداخته شود.)
عزیزان به کلام زیبا و لطیف و اجرای بسیار مناسب قطعه حتما دقت کنید... شعر تابلویی است از پایان حادثه روز عاشورا و این صحنه در رازو نیاز با آفتاب بیابان ترسیم شده است.حتما قطعه را بشنوید.
آفتاب-علیرضا افتخاری

